مدرسه، آن روزها احساس داشت
فانوس ادب
وبلاگ ادبي سینا صارمی

درسِ زیبای کلاغ قصّه گو

داستانِ چشمه و سنگ و سبو

 

ماجرای توپِ بالای درخت

بازی گربه کمی با بندِ رخت

 

جملگی معنای دیگر داشتند

بذر شادی در دلم می کاشتند

 

مثل گل های بهار وا می شدیم

راهی باغِ الفبا می شدیم

 

درسِ چوپان دروغگو ساده بود

چون که گرگِ قصّه ها آماده بود

 

تا صدای ریل کوهستان شنید

ریز علی پیراهنش را بر کشید

 

سرخوشی، کشت تمامِ مردم است

مهربانی کار کوکب خانم است

 

فارغ از دارا و سارا می شدیم

راهی تصمیم کبری می شدیم

 

باز باران را چه کس دارد به یاد؟

توی جنگل کودکی آزاد و شاد

 

اسم و فامیلش چه کس زیبا نوشت؟

روی مشق و دفتر بی سرنوشت

 *****

 دوستانِ خوب من دارید به یاد

روزهای خوبِ بابا آب داد

 

دفترِصد برگ کاهی داشتیم

روی دفتر، عکس ماهی داشتیم

 

کیفی از جنس مقوّا داشتیم

روی کیف، گل های کاموا داشتیم

 

دفترِ مشق و ریاضی بیصدا

می بریدند گردنِ ما را جدا

 

راستی آن دفتر کاهی کجاست؟

عکس ماه و عکس آن ماهی کجاست؟

 

راستی باران می بارد هنوز؟

توی جنگل شیر، می خوابد هنوز؟

 

قصّه ی روباه و زاغ آخر چه شد؟

خاطرات خانه ی مادر چه شد؟

 

راستی دارا، داراتر نشد؟

پول او از قبل، بالاتر نشد؟

 

راستی آن دفتر صد برگ هست؟

یا که جایش صد گل بیرنگ هست؟

 

خاله کوکب، خانه ای دارد هنوز؟

توی خانه، عشق می کارد هنوز؟

 *****

باغِ سبز آرزو خشکیده است

چون که لاله جای گل، خوابیده است

 

ای معلّم خاطر و یادت بخیر

یادِ مهر و ماهِ خردادت بخیر

 

هر کجا هستی، همیشه شاد باش

از بلا و غم، بسی آزاد باش

 

همکلاس خوب من یادت بخیر

یادِ جیغ و یادِ فریادت بخیر

 

روزگاران قشنگی داشتیم

دسته گل های زرنگی داشتیم

 

آه بس کن، وقت این ایّام نیست

کودکِ امروز ما خیام نیست

 

شعرِ من اینجا تمام است ای عزیز

گردشِ ایّام به کام است ای عزیز؟

 

نوبت جشن و سرور است دوستان

محفلِ ما غرق نور است دوستان

 

سینا صارمی (مسکین باخرزی) 


نظرات شما عزیزان:

قلعه نویی
ساعت18:24---4 خرداد 1394
خاطرات ماندگار، فصل بهار من کجاست؟
کوچه های خاکی و باهم دویدن هایمان
شور و شوق وخنده بی اختیار من کجاست؟
بوی دفترهای کاهی، عطر سنجدهای باغ
خاک باران خورده ی ایل و تبار من کجاست؟
کو دبستان کو کلاس، پس نیمکت درسم چه شد؟
همکلاسیه همیشه در کنار من کجاست؟
باغهای سبز روستامان همه خشکید و رفت.
جعبه جعبه میوه های آبدار من کجاست؟
آتش پیراهنت جا مانده است در یاد من
ریزعلی تنهای تنهایم قطار من کجاست؟

پاسخ: سلام و عرض ادب / ممنونم مهربوووون از حضور سبزتان / زیبا نوشتید و منو بردید به کوچه پس کوچه های روستا / هزاران درود


وحید اکبری
ساعت9:15---27 ارديبهشت 1394
سلام بر استاد صارمی

صبح زیبای تان بخیر

این شعر واقعا زیباست و اون شب که توی مسجد اجراش کردید حسابی لذت بردم اما افسوس که این روزها شما را کم می بینم

تا نیمه چرا ای دوست لاجرعه مرا سرکش

من فلسفه ای دارم یا خالی و یا لبریز

درود بر شما
پاسخ: وحید جان. استاد پرواز دوستت دارم. منم دوست دارم ببینمت و حسابی گپ بزنیم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ فانوس ادب خوش آمدید سلام دوستان شماره تماس من 09153184428 سپاسگزارم سینا صارمی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان  فانوس ادب (وبلاگ ادبی  سینا صارمی) لینک نمایید.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 66
بازدید دیروز : 65
بازدید هفته : 278
بازدید ماه : 276
بازدید کل : 413328
تعداد مطالب : 387
تعداد نظرات : 193
تعداد آنلاین : 2



............ .............
......... ... .......